سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://1.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
تاریخ‌نگار زندگانی حضرت معصومه سلام الله علیها
 
اول ذی‌قعده 173ق: نخستین دختر امام کاظم سلام الله علیه از حضرت نجمه سلام الله علیها و دومین فرزند ایشان در مدینه به دنیا آمد؛ امام کاظم سلام الله علیه نام آسمانی و مقدس «فاطمه» را بر او نهاد.
 
183 ـ 173ق: حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دوران کودکی خود را در دامن خاندان امامت و فضیلت سپری کرد… او پس از زندانی‌شدن پدر، امام رضا سلام الله علیه، عهده‌دار تربیت ایشان گردید.
 
25 رجب 183ق: در این روز، امام کاظم سلام الله علیه به شهادت رسید‌و دوران پرمصیبت یتیمی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و دیگر فرزندان ایشان، آغاز گردید.
 
183-200ق: در این مدت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بیش‌از‌پیش از تربیت برادر خود امام رضا سلام الله علیه بهره‌مند شد تا این‌که امام هشتم سلام الله علیه در سال200ق به دستور مأمون، مجبور به هجرت به خراسان شد.
 
201 ـ 200 ق: امام رضا سلام الله علیه با ارسال «نامه‌ی محرمانه‎ای» از خواهرش، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و بسیاری از بستگانش خواست که به ایران هجرت کنند.
 
ربیع‌الاول 201 ق: حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و همراهانش پس از رسیدن به ساوه، با حمله مأموران حکومتی روبرو شدند که بر اثر آن برخی شهید و برخی دیگر مجروح شدند، عده‎ای نیز به کوه‎ها و مناطق دیگر پناه بردند. این حادثه‌ اثری ناخوشایند بر آن حضرت داشت، به طوری که بیمار شد، برخی نیز دلیل بیماری ایشان را مسمومیت دانسته اند. ایشان پس از اطلاع از مسافت کم ساوه تا قم، به اطرافیان خود فرمود: «مرا به شهر قم ببرید؛ چراکه آنجا سرزمین شیعیان ماست».
 
23 ربیع‌الاول 201ق: مردم قم پس از آگاهی از حادثه‌ی ساوه، به استقبال حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها رفتند. به پیشنهاد موسی‌بن‌خزرج ـ بزرگ خاندان اشعریان قم ـ آن حضرت در منزل ایشان ساکن شدند.
 
12-10 ربیع‌الثانی 201ق: هفده یا نوزده روز از تشریف‌فرمایی آن حضرت و شادمانی مردم سپری نشده بود که سایه‌ی ماتم قم را فراگرفت و پیکر مطهر ایشان، با تشییعی باشکوه در باغ شخصی موسی‌بن‌خزرج که به «بابُلان» معروف بود، دفن گردید.
 
این حدیث مشهور امام صادق سلام الله علیه تفسیر شد که سال‌ها قبل از تولد حضرت فاطمه معصومه سلام‌اله‌علیها و دفن ایشان در قم خبر داده بود تفسیر شد آن حضرت چنین فرموده بودند:«… و برای ما هم حرمی است و آن، قم است. و به زودی دختری از نسل من که «فاطمه» نامیده می‎شود، در آن سرزمین دفن خواهد شد. هر فردی [آرامگاه] ایشان را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد شد».
 
201-203ق:امام رضا سلام الله علیه در دیدار گروهی از علمای قم ضمن یادآوری وجود آرامگاه خواهرش در قم و سفارش به خواندن زیارت‌نامه‌ی مخصوص آن حضرت، فرمودند: «هر فردی مزار ایشان را زیارت کند، پاداشش بهشت خواهد بود».و نیز فرمودند: «کسی که مزار آن حضرت را زیارت کند درحالی‌که حقّ ایشان را بشناسد، پاداشش بهشت خواهد بود».
 
203-222ق: امام جواد سلام الله علیه نیز به شیعیان چنین سفارش می‎کرد:
 
«هر فردی آرامگاه عمه‎ام را در قم زیارت کند، بهشت برایش واجب خواهد بود».
 
القاب
برخی روایات لقب‌های آن حضرت را چنین ذکر کرده‌اند:
 
اخت الرّضا، بنت باب‌الحوائج، تقیّه، حمیده، رشیده، رضیه، ستّیه (ستّی)، شفیعه، کریمه‌ی اهل‌البیت علیهم‌السلام؛ مرضیه، معصومه.
 
مرقد و ضریح مطهر
پس از خاکسپاری بدن مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در «باغ بابُلان» آرامگاه مقدس(سرداب؛ مقبره) آن حضرت تغییراتی پیدا کرد؛ در آغاز، فرزندان سعد اشعری سایبان و سقفی از بوریا بر مزار آن حضرت برافراشتند و حضرت زینب دختر امام جوادعلیه‌السلام نیز بر سر مرقد مطهر، قبّه‎ای بنا کرد. مرقد شریف کریمه اهل البیت علیهم‌السلام برای نخستین بار در سال 431 ق. با خشت‎های کاشی زیبا تزئین گردید در نیمه‌ی اول قرن هفتم هجری نیز کاشی‌کاری جدید انجام شد و کاشی‎های قبلی نیز مرمت گردید. تا این که در سال 1377ش. آخرین مرمت و بازسازی مقبره – که آمیخته‎ای از کاشی و سنگ است- انجام گرفت و دیواره‎های داخلی آن نیز با سنگ مرمر سبز، آراسته گردید.
 
 
 
ثواب زیارت کریمه اهل‌بیت سلام الله علیها
امام صادق سلام الله علیه می‎فرماید:
 
« در آینده‌ای نزدیک، زنی از فرزندان من به نام “فاطمه” در قم دفن می‎شود که هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود». در جای دیگر ی نیز چنین فرمودند:« زیارت او [حضرت فاطمه معصومه‌] معادل بهشت است».
 
امام رضا سلام الله علیه می‎فرماید:
 
« هر فردی مزار خواهرم [فاطمه معصومه] را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود».
 
«هر کس آن حضرت را زیارت کند درحالی‌که حقّ او را بشناسد، بهشت برای او واجب می‎شود».
 
امام جوادعلیه‌السلام می‎فرماید:«هر کس مزار عمه‎ام را در قم زیارت کند بهشت سزاوار اوست».
 
به نقل از پایگاه آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها

[ پنج شنبه 95/5/21 ] [ 8:26 عصر ] [ علی ] [ نظرات () ]

روز عاشوراست

قصه ما به "سر" رسید...


[ سه شنبه 93/8/13 ] [ 12:56 صبح ] [ علی ] [ نظرات () ]

خدا از تو می پرسد چند ساله ای و تو می گویی بیست سال.
آنوقت خدا دست تو را می گیرد و با خود میبرد و به تو می گوید اینجا لبنان است خوب نگاه کن. آنوقت تو و خدا کناری می نشینید و نگاه می کنید. خدا به تو می گوید: به آن جوان سفید پوش که داخل آن پاترول نشسته نگاه کن و تو تمام حواست را جمع می کنی که خوب ببینی. هر دو نگاه می کنید؛ جوان با ماشین به داخل ساختمانی می رود که رویش یک علامت ستاره حک شده و چند ثانیه بعد تنها دود سیاهی در آسمان باقی می ماند. از خدا می پرسی آن جوان چند ساله بود و خدا با لبخند به تو می گوید فقط بیست سال……
دوباره از تو می پرسد راستی گفتی چند ساله ای؟ تو این بار کمی یواش تر از قبل می گویی بیست سال.
بعد دوباره دست تو را می گیرد و به جایی دیگر می برد، به فرانسه. دختری را می بینی که 2 سالی است دیگر دانشگاه نمی رود. از خدا می پرسی چرا او دیگر نمی تواند به دانشگاه برود؟ و خدا با غرور می گوید او را به خاطر حجاب و دینش به دانشگاه راه نمی دهند. این بار گونه های تو از خجالت سرخ می شود و تو کمی روسری ات را جلوتر می کشی و از دست موهایت که دائم بیرون می آید عصبانی میشوی و از خدا می پرسی او چند سال دارد و خدا می گوید فقط بیست سال….
دوباره خدا دست هایت را می گیرد و به تو می گوید گفتی بیست ساله ای نه؟ و تو می گویی فکر کنم بله.
دوباره با خدا همسفر می شوی این بار در خانه ای نه چندان بزرگ جمع کوچکی به زبان آمریکایی چیزی می خوانند و تو از خدا می پرسی اینجا؟ و او به تو می گوید الان شب جمعه است اینان جوانان ایالت لس آنجلس اند که دعای کمیل برگزار می کنند و تو می پرسی چه کسی کمیل می خواند؟ و خدا به تو می گوید آن جوان که گوشه چپ اتاق نشسته نگاه کن او یک جوان بیست ساله آمریکایی است….
چند دقیقه بعد دوباره خدا می پرسد ببخشید شما گفتید چند ساله اید؟ و اینبار تو هیچ نمی گویی.
آخر خدا به تو یک جوان که با امام زمانش حرف می زند را نیز نشان می دهد او هم بیست ساله بود. خدا تو را به مزار شهدا می برد و تو آنجا هزاران بیست ساله می بینی و ….
آخرین بار خدا از تو می پرسد چند ساله ای؟
آرام می گویی: می خواهم بیست ساله باشم….


"آیات القرمزی
شاعر 20 ساله بحرینی
که بخاطر اشعارش مدتها در زندان بود"


[ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 12:23 صبح ] [ علی ] [ نظرات () ]

آقای ظریف گفته اند بعد از دیدن تیتر کیهان مریض شده و کمردرد و اینا گرفته و رفته بیمارستان ام آر آی گرفته و ...!
"امروز صبح، بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمردرد و پادرد شدیدی گرفتم. حتی نمی توانستم راه بروم یا بنشینم. فکر کردم دیسک کمر و سیاتیک گرفته ام. فقط توانستم دو ملاقات خارجی را انجام دهم. بقیه برنامه ها را لغو کردم. .... ساعت 5 بعدازظهر دفترم در وزارت امور خارجه را ترک کردم و به بیمارستان رفتم. خدا را شکر ام آر آی نشان داد که مشکل من بیشتر عصبی و اسپازم عضلانی است و با ورزش درست می شود. "

تیتر روزنامه کیهان

یاد احمدی نژاد افتادم. اگر قرار بود برای هر کدام از تیترهایی که بر علیهش می نوشتند، درد کمر بگیرد، روزی  حداقل 4-5 تا ام آر آی باید می گرفت! تازه تیتر کیهان هم درسته فقط به گفته خودشون مشکل اینه که محرمانه بوده هر چند نمایندگان مجلس زیر بار این حرف نرفته اند.

آقای ظریف! یادت هست روزنامه شرق چه کاریکاتوری برای احمدی نژاد کشید؟! یادت هست به احمدی نژاد گفتند یهودی؟! هزاران نمونه از این موارد می توان پیدا کرد ولی احمدی نژاد هیچ کدام از برنامه هایش را کنسل نکرد. فقط وقتی پزشک بالای سر احمدی نژاد می رفت که از پرکاری از حال رفته بود!
فیسبوک خیلی لطیفت کرده! اعمال و کردار هم قطارانت با احمدی نژاد را مرور کن تا بدانی با یک تیتر نباید ام آر آی بگیری! وزیر خارجه باید مرد باشد مرد!


[ چهارشنبه 92/7/17 ] [ 7:43 عصر ] [ علی ] [ نظرات () ]

سلام داربی معروف شهر تهران داره برگزار میشه. نیمه اول بازی تموم شده و بین دونیمه مسئولین برگزاری طی یک اقدام ابتکاری!!! از زمین چمن اذان را پخش کردند.
اما مفهوم آنچه اتفاق افتاد و به تصویر کشیده شد این بود که: اذان پخش شد و یکصد هزار نفر سر جای خود نشسته اند! انگار نه انگار خدا دارد صدا می زند بنده هایش را به خیرالعمل!
نمی خواهم بگویم صدهزارنفر بروند نماز جماعت؛ چون اصلا زیرساختش را برای هزار نفر هم نداریم! ولی می توان از زمین چمن ورزشگاه آزادی اذان را پخش نکرد. می توان طوری اذان را پخش کرد که اگر روح اصلی اذان یعنی "دعوت و شتاب به سمت خیرالعمل، نماز" را منتقل نمی کند و مخاطب را به نماز تشویق نمی کند، لااقل به بی تفاوتی و نشستن سرجایش ترغیب نکند!


[ جمعه 92/6/15 ] [ 7:52 عصر ] [ علی ] [ نظرات () ]

12مرداد 92
حسینیه امام خمینی
تنفیذ حکم ریاست جمهوری
آقای روحانی! مبارک است


[ شنبه 92/5/12 ] [ 6:54 عصر ] [ علی ] [ نظرات () ]

قدر هم دیگر را بدانیم
قبل از اینکه همدیگر را از دست بدهیم
قبل از اینکه از همدیگر دور شویم
قبل از اینکه "دیگر"ی شویم برای "همدیگر"! 


[ دوشنبه 92/4/17 ] [ 10:21 عصر ] [ علی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

فقط یک سرباز هستم، نه کمتر (که وظیفه ام فراموشم شود) و نه بیشتر (که مغرور شوم) !
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 33
بازدید دیروز: 41
کل بازدیدها: 510354